معرفی وبلاگ
500صفحه500موضوع ..... معارف اسلامي شماره 2
صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 12755
تعداد نوشته ها : 16
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
حمید رضا علیخانی

وليد بن عتبه حاكم و استاندار كوفه در حالت مستي و براي خواندن نماز صبح وارد مسجد شد و در بين نماز اشعار عاشقانه اي را به زبان آورد و بجاي 2 ركعت 4 ركعت نماز بجاي آورد آنگاه رو به طرف مردم كرد و به آنها گفت : امروز نشاط خوبي دارم اگر بخواهيد مي توانم بيشتر هم بخوانم سپس از شدت مستي بيهوش شد و برزمين افتاد مردم هم در اين موفع فرصت را غنيمت شمرده و انگشتري استانداري را از دستش بيرون آوردند . خليفه از ماجرا مطلع شد و جند بن ظهير را بخاطر سهل انگاري در مراقبت از وليد تازيانه زد . وقتي برخي از صحابه به نزد علي ( ع ) آمدند و او را از اين واقعه باخبر كردند علي ( ع ) نامه اي براي خليفه نوشت كه بايد همين امروز وليد را از استانداري خلع كني و ديگر هيچگاه او را به اين منصب نگماري و شهود را احضار كني و اگر آنها به شرابخواري او شهادت دادند 80 ضربه شلاق به او بزني . خليفه سعيد بن عاص را بجاي او نشانيد و وليد نيز به نزد خليفه رفت و خليفه بجاي مجازات او لباس فاخر و گرانبهايي به او پوشانيد و او را نزد خو نشانيد و هر كس كه مي آمد تا او را شلاق  بزند وليد او را به ياد خويشاوندي با خودش مي انداخت در نتيجه از مجازاتش صرفنظر مي نمود تا اينكه علي ( ع ) به همراه فرزندش حسن (  ع) وارداطاق وليد شدند وليد باز همان سخنان را به علي بازگو كرد علي ( ع ) فرمود : ساكت باش بخدا قسم از اينجا نمي روم مگر اينكه حد الهي را درباره ي تو جاري كنم و با تازيانه ي دو شاخه خود 80 ضربه شلاق به او زد و وقتي خليفه به علي ( ع ) گفت : تو حق نداشتي كه با وليد چنين رفتار بكني فرمود : بني اسرائيل چون حدود الهي را تعطيل كردند دچار عذاب الهي شدند . 65 حسين – شخصي به محضر امام حسين ( ع ) رسيدو به آن حضرت عرضه داشت : من از جدت شنيدم كه هر گاه محتاج چيزي شديد به يكي از اين 4 نفر رجوع كنيد : 1. صاحبان جلال و عزت و بزرگواري 2. كسي كه صاحب نورانيت در صورت باشد 3.

          4. نجيب زاده اي كه صاحب مروت باشد . و من هر چهار خصلت را در وجود شما مي يابم امام فرمود : بگو بدانم خواسته ات چيست ؟ آن مرد فرمود : به من احسان كن .  امام فرمود : ارزش هر انساني به مقدار احساني است كه در حق ديگران مي نمايد ارزش هر احساني به ميزان معرفت و شناختي است كه او دارد . بنابراين من از تو سه سوال مي پرسم اگربه تمام آنها پاسخ دادي هرآنچه كه من با خود به همراه دارم به تو مي دهم و اين در حالي بود كه براي امام كيسه اي پر از درهم و دينار  ازكوفه رسيده بودامام فرمود : اول اينكه بگو بدانم : بهترين اعمال نزد خداي تعالي كدام است ؟ آن مرد جواب داد : ايمان به خداوند بزرگ و بلند مرتبه امام سوال كرد: چه چيزي انسان را از عذاب ذلت و خوار كننده نجات مي بخشد : مرد عرب واب داد : توكل و اعتماد به خداوند امام پرسد ؟ زينت هر انسان به چيست ؟ او در جواب گفت : علم و دانشي كه به همراهش حلم و بردباري باشد . امام باز پرسيد : اگر علم و آگاهي نباشد ؟ او جواب داد : مالي كه بههمراهش بذل و بخشش باشد . باز امام سوال كرد: اگر اينهم نباشد چه ؟ جواب داد : فقر و تنگدستي كه به همراهش صبر باشد . بار ديگر امام پرسيد : و اگر چنين چيزي هم نباشد چه ؟ آن مرد در جواب گفت : سنگي كه از آسمان بيايد و اورا در بر گيرد . امام از پاسخ او در خنده افتاد و دست بر شال خودبرد و كيسه ي زر را به او بخشيد .


دسته ها :
پنج شنبه 23 9 1391
X